کسب درآمد از اینترنت/دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید

دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید،دانلود سریال،دانلود نرم افزار ، اخبار استخدامی ، و دانلود همه چی

کسب درآمد از اینترنت/دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید

دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید،دانلود سریال،دانلود نرم افزار ، اخبار استخدامی ، و دانلود همه چی

یوگرافی مریم کاویانی و همسرش + مصاحبه و عکس ها

 مریم کاویانی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد تیر ماه 1349 در اهواز است و 47 سال سن دارد.

تحصیلات: کاویانی دارای مدرک کارشناسی ارشد پرستاری می باشد. 

مریم کاویانی

  بیوگرافی و زندگینامه

پدر و مادر مریم کاویانی متولد بابل هستند و در یک خانواده 4 نفره با یک برادر کوچکتر از خودش زندگی می‌کند. شغل اصلی کاویانی پرستاری بوده و در سال 1381  بازیگری را آغاز کرده است. 

وی بازیگری را در سال 81 با مجموعه رویای جوانی آغاز کرد اما در سال 84 با سریال او یک فرشته بود به خوبی شناخته شد .

ازدواج و همسرش

مریم کاویانی  ازدواج کرده است و یک فرزند ۲۰ساله به نام علی نیز دارد.

ودر برخی از سایت ها عکسی از او در کنار برادرش منتشر شده که به اشتباه منتسب به همسر و شوهر وی پخش شده است.

مریم کاویانی و همسرش

مریم کاویانی و برادرش

گفتگو با مریم کاویانی

شما اولین بار سال 81 جلوی دوربین قرار گرفتید و بعد از آن کم و بیش بازی کرده‌اید تا حالا اما امسال، یعنی سال 89 برای شما یک سال ویژه بود. درست است؟

:: به طور اتفاقی بله، چون تاوان قرار نبود به این سرعت پخش شود. طوری که با فاصله‌ها همزمان شود. با این اتفاق که افتاد، بله همین‌طور شد که شما می‌گویید.

شاید به این خاطر که به کاراکتر شخصی‌تان نمی‌خورد.

شاید. شاید به این خاطر و شاید هم علت این قضیه این باشد که نقش‌های طنز به فیزیک ظاهری من نمی‌خورد. شاید هم از کارهایی که از من دیده و پسندیده شده کارهایی بود که از نقش‌های طنز فاصله داشت و این تصور را به وجود آورد که من نمی‌توانم آن نقش‌ها را بازی کنم.

گفتید که هر کاری را آگاهانه و حساب شده انجام می‌دهید. شاید این مسئله در آغاز کارتان هم مورد توجه شما بود. به هر حال شما تحصیلکرده پرستاری و پرستار بودید و در آغاز کار هم با توجه به موقعیت اجتماعی‌تان نمی‌توانستید هر نقشی را بپذیرید.

 این البته ربطی به تحصیل من ندارد. اینها به سلیقه مربوط می‌شود و به اینکه آدم چه چیزی از خودش و زندگی‌اش می‌خواهد. من گفتم آگاهانه منظورم از این حرف این بود که می‌دانستم چه می‌خواهم. من آن‌طوری که دلم می‌خواست با مردم ارتباط برقرار کنم، نقش را انتخاب می‌کردم. اینها اتفاقاتی است که در تلویزیون افتاد. شاید در سینما بخواهم طور دیگری کار کنم. دلم می‌خواهد در تلویزیون جایگاهی داشته باشم که محبوبیت مرا بالا ببرد و بتوانم با احساسات و عواطف آدم‌ها سروکار داشته باشم. اینها برمی‌گردد به انتخاب‌ها و نگاهی که خودم دارم نه تحصیلات. تحصیلات من متفاوت بود با آنچه که حالا دارم انجام می‌دهم.

 شما لیسانس و بعد فوق‌ لیسانس پرستاری گرفته‌اید و طبیعی است که این جایگاه اجتماعی برایتان مسئولیتی ایجاد می‌کند. منظورم این است.

:: من این را قبول دارم، اما نه آنقدرها چون خیلی از تحصیلکرده‌های حتی این رشته را می‌بینم که کارهایی را انتخاب می‌کنند و انجام می‌دهند که به جایگاه و تحصیل‌شان ارتباطی ندارد. برعکس این قضیه هم هست. بنابراین به نظر من شعور آدم‌ها ربطی به تحصیلات‌شان ندارد، اما سلیقه‌شان می‌تواند ربط داشته باشد. وقتی آدم وارد دانشگاه می‌شود و محیط آنجا را می‌بیند و همین‌طور استعدادهای دیگر را، نگاهش به زندگی وسعت پیدا می‌کند.

 همین است دیگر. وقتی آدم با نگاهی که وسعت پیدا کرده وارد جامعه و هنر می‌شود، نگاهش متفاوت می‌شود.

:: از این لحاظ شاید. من از جایگاهی که دارم خیلی راضی هستم. شاید به این خاطر که خیلی نگاه ایده‌آلیستی نداشتم. من اگر نگاه و دیدگاه ایده‌آلیستی داشتم الان یکی از بازیگران پرکار سینما می‌شدم. من یک بازیگر تکنیکال، ایده‌آلیست و حرفه‌ای نشده‌ام بلکه آنی شدم که دلم می‌خواست. بیشتر دارم برای دلم کار می‌کنم.

عکس مریم کاویانی

اینستاگرام مریم کاویانی : instagram / Maryam_Kaviani

کارتان را با آقای نادر مقدس هم شروع کردید. ایشان در آنچه که تاکنون انجام داد یک ویژگی خاص پیدا کرده. شاید فیلم‌هایش آن‌طورها که باید دیده و پسندیده نشد، اما با “شور عشق” دو بازیگر ستاره بعدی سینمای ایران را معرفی کرد: “بهرام رادان” و “مهناز افشار” با آن فیلم معرفی شدند. به نظر می‌رسد که انتخاب بازیگر را خیلی خوب انجام می‌دهد.

:: نادر مقدس، آنقدر خوش‌قلب، خوش‌ذات و خوش‌نیت هستند که انرژی مثبت ایشان به نوعی در زندگی آدم‌هایی که با ایشان در ارتباط هستند و معاشرت و کار می‌کنند تاثیر مثبت می‌گذارد. به قول ما ایرانی‌ها دستش سبک است و روزی دارد. من از ایشان ممنون و مدیون‌شان هستم. من مشغول کارم بودم و اصلا به بازیگری فکر نمی‌کردم اما ایشان و همسرشان خیلی دوستانه مرا به کار دعوت کردند.
آنها مرا در بیمارستان دیدند و از من دعوت کردند که در فیلم‌شان نقش یک پزشک را بازی کنم که کلا بیست ثانیه در آن فیلم حضور داشت، اما آنجا راه زندگی مرا تغییر داد. همیشه در زندگی یک چیزهایی بهانه می‌شود برای باز شدن یک راه و به این ترتیب جرقه معجزه زندگی من، آقای نادر مقدس و همسرشان خانم افسانه منادی بودند. آنها این جرقه را زیر هیزم من ‌زدند و هیزم من که به نوعی برای شعله گرفتن تغذیه شده بود، شعله گرفت.

گفتید که به بازیگری فکر نمی‌کردید، اما حالا می‌گویید که هیزم وجود شما آماده شعله‌ور شدن بود. انگار کمی تناقض در این دو تعبیر شما وجود دارد.

:: می‌خواهم چیدمان خدا را بگویم. معجزه‌های خداوند همین‌طوری است. اینطوری نیست که یک دفعه فرشته‌ای با بال سفید از آسمان فرود بیاید و آنچه را که سرنوشت ما را عوض می‌کند با خود بیاورد. خداوند فرشته‌های هادی و نجات‌دهنده‌اش را به آدم‌ها نشان نمی‌دهد بلکه انسان‌هایی را وسیله انجام آنها قرار می‌دهد. همه ما آدم‌ها وسیله و نشانه‌ای هستیم برای دوستان‌مان و آدم‌هایی که سر راه ما قرار می‌گیرند. آقای نادر مقدس و همسرشان این حالت را برای من داشتند اول این را نمی‌فهمیدم اما بعدا به این رسیدم که آنها همان فرشته‌های نجات انسان‌هایی بودند که از طرف خدا فراهم شدند و چیده شدند تا من برسم به شعله‌ای که الان از آن خیلی راضی هستم.

مریم کاویانی در دورهمی

مریم کاویانی در پشت صحنه برنامه دورهمی مهران مدیری

 یادتان هست که در آن فیلم، اولین دیالوگی که گفتید چه بود؟

:: من آنجا نقش یک پزشک را بازی می‌کردم. آنجا به مریضم گفتم: “باید مواظب خودت باشی عزیزم.”

 این نقش خیلی کوتاه بود و خودتان می‌گویید که بیشتر از بیست ثانیه نبود. خیلی‌ها در خیلی از فیلم‌ها از این نقش‌های کوتاه را بازی می‌کنند. شما لابد قبل از آن فیلم می‌دیدید و سینما برایتان به عنوان یک پدیده اجتماعی حضور داشت اما بعد از نقش کوتاه بیست ثانیه‌ای جذب آن شدید، مگر بعد از آنچه اتفاق افتاده بود حس بازی کردن در وجودتان شعله‌ور شد؟

:: آن لحظه حس و علاقه‌ای نداشتم اما این علاقه بعدا به وجود آمد. دیدید می‌گویند که وقتی قسمت باشد دهن بسته می‌شود؟ من اصلا به بازیگری فکر نمی‌کردم ولی چون قسمتم بود جلوی دوربین قرار گرفتم. وقتی به من گفتند خندیدم و بعد رفتم جلوی دوربین و بعد یک سال فراموشش کردم و حتی برای اکران آن هم نرفتم. یادم رفته بود و برای من جذابیت خاصی هم نداشت، اما در CDهای رسانه‌های تصویری آن فیلم را دیدم و دیدم که پشت جلد آن، عکس من هم زده شده است و این برای من خیلی جای تعجب داشت که برای یک پلان بیست ثانیه‌ای عکس من رفته است روی جلد نوار فیلم. احساس کردم خیلی مدیون آقای مقدس هستم و باید از ایشان تشکر و قدردانی کنم. یک سال بعد از آنکه آن نقش را بازی کرده بودم به ایشان زنگ زدم و یک قرار با ایشان گذاشتم تا حضورا از ایشان به خاطر این شکل معرفی خودم، تشکر کنم. ایشان بدون آنکه منتی به من بگذارند و توقعی داشته باشند این کار را کرده بودند. من رفتم دفترشان تا از ایشان تشکر کنم که آنجا آقای محمدعلی سجادی را دیدم و بعد به همین شکل کارم ادامه پیدا کرد.

در آن دیدار برای “مخمصه” انتخاب شدید؟

:: نه، مخمصه مربوط به بعدترها بود. آنجا برای تردست انتخاب شدم.

 نقش بعدی‌تان هم نقش کوتاه بود. آیا در این فاصله که فیلم بعدی‌تان را بازی می‌کردید کاری نکردید و مثلا به کلاس بازیگری نرفتید؟

:: نه، اول که نه ولی بعدا که کار من جدی شد دیگر فرصت پیدا نکردم چون پشت سر هم دعوت به کار می‌شدم و نمی‌توانستم. ضمن آنکه یک موضوع مهم دیگر هم وجود دارد، به نظر من آدم اگر بخواهد تکنیک کوزه‌گری را با خواندن یاد بگیرد و مثلا به او بگویند و یا بخواند که چطور باید گل را ورز دهد و آب بدهد و خیسش کند نمی‌تواند کوزه‌گر شود. آدم در انجام کار فیزیکی کوزه‌گری می‌تواند کوزه را بسازد. وقتی که من خودم وسط گود مشغول بازیگری شدم، برای من تجربه و کلاس بود و کمی که گذشت احساس کردم نیازی نیست که به کلاس بازیگری بروم.

اما اقلا این است که باید ذاتا بازیگر باشید.

:: حتما این در ذات من بود که انتخاب می‌شدم. من در یک سال اول زیاد این را باور نداشتم، اما کم‌کم به این نتیجه رسیدم که حتما این توانایی را دارم که انتخاب می‌شوم.

بعدا بازی کردید و تجربه‌های بیشتری به دست آوردید. آیا آن موقع که این کار را بهتر شناختید رجوع کردید به گذشته‌تان در کودکی و نوجوانی تا ببینید این حس‌ها را در کودکی داشتید یا نه؟ خیلی از کسانی که بعدا بازیگر می‌شوند خاطراتی تعریف می‌کنند از کارهایی که در بچگی می‌کردند و از آن بازی‌های کودکی و اقلا تقلید صداها و…

:: برای من اصلا اینجوری نبود. وقتی که در بازیگری کار می‌کردم، مادرم اولین پلانی که از من دید گفت: “مریم، برایم خیلی عجیب است، تو وقتی که دروغ می‌گویی و می‌خواهی چیزی را با بازی به کسی بقبولانی چهره‌ات کاملا این را نشان می‌دهد، چون هم‌نفست بند می‌آید و هم نگاهت عوض می‌شود و حالت چشمانت تغییر می‌کند. تو جلوی دوربین چطور می‌توانی بازی کنی؟” من جلوی دوربین بازی نمی‌کنم، خیلی خودم هستم. برای همین هم هست که گاهی اوقات تبدیل به یک کاراکتر طنز می‌شوم، بسیار ساده‌لوح و باعث تعجب و خنده دیگران. من اصلا سیاست ندارم و به نظر من آدم‌های سیاستمدار بیشتر بازیگرند. من خیلی زیاد خودم هستم و بابت این که خودم هستم هم خیلی جاها آسیب دیدم و خیلی جاها از من سوءاستفاده شد اما تعداد نگهبانان نجات من بیشتر شدند. انگار که خداوند وقتی می‌بیند ذات من اینگونه است بیشتر حامی و مراقب من است.

عکس و بیوگرافی مریم کاویانی

اینکه آدم بگوید من خودم هستم و همه جا با همین واقعیت وجودی ظاهر می‌شوم از نظر انسانی خوب و نشانه صداقت است، اما بازیگران معمولا از بیان این مسئله دوری می‌کنند. آنها بیشتر ترجیح می‌دهند که بگویند آنچه از من جلوی دوربین می‌بینند بازی است. به این ترتیب می‌خواهند نشان بدهند که بازیگر خوبی هستم. اما شما دارید می‌گویید جلوی دوربین خودتان هستید.

:: نمی‌دانم. این به خیلی چیزها برمی‌گردد. به ذاتی که خداوند به هرکس داده و به تربیت خانوادگی‌شان و همین جنبه‌ای که دارند.

بعد از آن بازی‌ها همین‌طور جلو آمدید تا “او یک فرشته بود” ساخته علیرضا افخمی که در آنجا نقش رعنا را بازی کردید. جالب آنکه آنجا هم نقش همسر حسن جوهرچی را بازی می‌کردید. برای آن نقش چگونه انتخاب شدید؟

:: من آن موقع در روزگار غریب کیانوش عیاری بازی کرده بودم و ایشان مرا به آقای افخمی معرفی کردند. ایشان هم از من تست گرفتند و نتیجه آن تست‌ها هم این شد که برای نقش رعنا انتخاب شدم.

خوب شد “روزگار قریب” ساخته شد و شما و خانم بهاره افشاری در آن بازی کردید چون بعد از آن بود که آقای عیاری هر دوی شما را به آقای افخمی معرفی کرد و هر دو هم انتخاب شدید. 

:: اینها همه مهره‌هایی است که خداوند می‌چیند.

یک بار دیگر با حسن جوهرچی هم‌بازی شدید و باز هم این هم‌بازی شدن خوش‌یمن بود و سریال گرفت. آیا این را هم به ماجرای شانس و سرنوشت ربط می‌دهید؟

:: این یک اتفاق و تصادف است و ما حالا چهارمین بار است که با هم هم‌بازی می‌شویم. خیلی خوشحال می‌شوم که این اتفاق چون ایشان یکی از پارتنرهای بسیار باهوش و بسیار انرژی مثبت هستند و خیلی هم به بازیگر مقابل‌شان کمک می‌کنند. من احساس آرامش بیشتری می‌کنم وقتی می‌بینم که یک همکار به این خوبی دارد برای من تکرار می‌شود چون می‌دانم در سکانس‌هایی که با ایشان دارم، خیلی به من خوش می‌گذرد چون ایشان در بازی به آدم انرژی می‌دهد. این از خوش‌شانسی من است که بازی با ایشان هم بازی شده‌ام.

آیا در هنگام بازی‌هایتان جلوی دوربین یه اتفاق بامزه‌ای هم افتاده است.

:: اتفاق خاصی که قابل تعریف باشد نه اما خیلی وقت‌ها اتفاقاتی می‌افتد که جالب است و باعث خنده همه ما می‌شود. البته وقتی که کات می‌خورد، ‌آقای جوهرچی معمولا از فضای صحنه جدا می‌شود و می‌رود توی حیاط با تلفن صحبت می‌کند یا پیغام‌هایی که برایش گذاشته‌اند را جواب می‌دهد، ‌من هم یا سریع می‌روم گوشه‌ای کتابی در دست می‌گیرم و یا اینکه چشمانم را می‌بندم و استراحت می‌کنم. اصولا بیشترین معاشرت ما جلوی دوربین است تا پشت آن.

دیگر در کجاها با هم هم‌بازی بودید؟

بیوگرافی مریم کاویانی

:: “او یک فرشته بود”، “روزهای زیبا”، “شکرانه” و “فاصله‌ها”

 همکاری با دانیال حکیمی چطور است؟

:: عالی، عالی. بسیار بازیگر با شخصیت و نجیبی است و بسیار آدم محترمی هستند. من خیلی از همکاری با ایشان لذت بردم. شدیدا و آگاهانه نقش را می‌شناسند و در ایفای‌ نقش‌شان هم بسیار دانا و توانا هستند. من از ایشان خیلی چیزها را یاد گرفتم. آقای حکیمی، علی‌رغم همه توانایی‌هایی که دارند در سینما موفق نبودند اما در تلویزیون موفق هستند و جزو معدود بازیگران تلویزیونی ایران محسوب می‌شوند و به نوعی ستاره آن. 

آیا این به نظرتان خوب است یا بد؟

:: این سرنوشت ایشان است پس حتما خوب است. آدم همیشه در زندگی و جایگاه خودش دخیل و سهیم نیست. یک جاهایی هم هست که قسمت و سرنوشت برای او تصمیم می‌گیرد. آنچه که مهم است این است که شما در هر جایگاهی که قرار گرفته‌ای خوب باشی. آقای حکیمی یکی از بزرگ‌ترین بازیگران تلویزیون هستند و این خیلی خوب است.

 یک بار دیگر هم با بهاره افشاری هم بازی شدید و باز هم ایشان نقش منفی دارند و شما نقش مثبت.

:: بله متاسفانه خیلی کوتاه تا با هم هم‌بازی شدیم. شاید یکی دو سکانس با هم داشتیم. خیلی خوب است که دوباره تیم “او یک فرشته بود” در فاصله‌ها دیده شد. آقای توکل،‌ خانم افشاری، من و آقای جوهرچی، خیلی خوشحال شدیم که بهاره برای نقش بیتا انتخاب شد.

 فکر می‌کنید یک روزی می‌شود که شما نقش‌های منفی را بازی کنید؟

:: امیدوارم چنین فرصتی برای من هم پیش بیاید چون نقش منفی و بدجنس من بیشتر جواب می‌دهد.

 ولی کارگردان‌ها متوجه این نیستند؟

:: بله، متاسفانه و نمی‌دانم چرا.

در این کار مثل هر کار دیگر،‌ ترکیبی از بازیگران با تجربه و جوان حضور دارند. شاهرخ استخری و چهره‌های جوان حضور دارند که شاید بیشتر مورد توجه باشند و بازیگران قدیمی‌تر به فراخور شرایط شاید کمتر مورد توجه هستند و این شاید حساسیت‌هایی ایجاد کند. این بالانس چگونه برقرار شد. آیا تلاش خاصی در سریال به وجود نمی‌آید.

:: این خیلی بستگی به خود آدم‌ها و جنبه و ظرفیت‌هایشان دارد. این شهرت‌ها هم به شعور و شناخت آدم‌ها مربوط می‌شود. آدم‌ها الکی به شهرت نمی‌رسند. قطعا برخوردهای حرفه‌ای را در کار رعایت می‌کنند که می‌توانند پیشرفت کنند. من آقای شاهرخ استخری را نه تنها اصلا کم‌تجربه ندیدم بلکه بسیار حرفه‌ای دیدم.

maryam kaviani instagram

و اما فاصله ها ؛ آخرین کاری که الان هم در حال پخش است. گفتنی‌ها در مورد آن گفته شد اما بارزترین نکته‌ای که در مورد شما وجود دارد این است که شما نقشی را بازی می‌کنید که به سن و سال شما نمی‌خورد و یا اقلا به نظر نمی‌رسد که کسی که نقش پسر شما را بازی می‌کند (پندار اکبری) مناسب این باشد که پسر شما باشد. با این قضیه که پسر به این بزرگی داشته باشید چگونه کنار آمدید؟

:: البته من آنجا گریم شدم.

گریم درست اما آنقدر گریم نداشتید که از چهره عادی‌تان زیاد فاصله داشته باشد. یک وقت است که شما نقش یک پیرزن را بازی می‌کنید که آن یک حرف است، اما اینجا آنقدرها گریم نداشتید و…

:: می‌دانم چه می‌خواهید بگویید. می‌خواهید بگویید که معمولا بازیگران چنین کاری نمی‌کنند چون ریسک آن بالاست.

بله و ضمن آنکه شما و پسرتان در فیلم هم‌سن به نظر می‌رسید.

:: من قرار نیست در فیلم آن چیزی باشم که در زندگی عادی هستم. در فیلم می‌توانم نقش یک پیرزن را هم بازی کنم و اگر نقش را دوست داشته باشم می‌توانم نقش یک مادر را هم بازی کنم. باید نقش را دوست داشته باشم. بازیگر باید ارزش را بشکند و جلوی دوربین هر نقشی را که دوست دارد تجربه کند. من نگران نتیجه کار نبودم. شاید لازم بود روی گریم من بیشتر از این کار انجام شود که شکسته‌تر دیده شوم تا نقش من باورپذیرتر باشد، اما اینکه مرا در قالب مادری ببینند که عروس و نوه دارد، از این موضوع نمی‌‌ترسم.

واقعیت همین است که می‌بینید نه آنکه در فیلم دارم بازی می‌کنم. از این هم نگران نیستم که از این به بعد همیشه در همین نقش‌ها بازی کنم. البته من بیشتر نقش‌ها را خودم انتخاب می‌کنم و بازی در نقش مرضیه را هم با آگاهی تمام انتخاب کرده‌ام. قبل از قرارداد هم می‌دانستم که آقای پندار اکبری قرار است نقش پسر من باشد. او قول داده که یک جای دیگر نقش پدر من را بازی کند (می‌خندد) این اتفاق برای من مهم نیست و نگران بازتاب آن هم نیستم.

از اول همه چیز فیلمنامه برایتان مشخص بود یا فقط سیناپس کار را در اختیار داشتید؟

:: تا چند قسمت از کار از همان اول مشخص بود اما تا آخر آن نه و ما نمی‌دانستیم که سرنوشت قصه‌ها تا آخر چگونه می‌شود.

فیلم های سینمایی مریم کاویانی 

معراجی‌ها (۱۳۹۲)
دلتنگی‌های عاشقانه (۱۳۹۱)
رسوایی (۱۳۹۱)
یکی برای همه (۱۳۹۰)

اخراجی‌ها ۳ (۱۳۸۹)
پایان‌نامه (۱۳۸۹)
زمهریر (۱۳۸۸)
بیداری (۱۳۸۷)

پوسته (۱۳۸۷)
مانا (۱۳۸۷)
مخمصه (۱۳۸۶)
پایان راه (۱۳۸۵)

ستایش (۱۳۸۵)
تردست (۱۳۸۵)
هوو (۱۳۸۴)
اسپاگتی در هشت دقیقه (۱۳۸۳)

maryam kaviani

سریالهای مریم کاویانی

زمستان گرم (۱۳۹۳)
معراجی‌ها (۱۳۹۳)
مدینه (۱۳۹۳)
ویلای من (۱۳۹۱)

فاصله‌ها (۱۳۹۰)
دارا و ندار (۱۳۸۹)
پنجمین خورشید (۱۳۸۸)
روزگار قریب (۱۳۸۷)

خط شکن (۱۳۸۶)
شکرانه (۱۳۸۶)
به دنیا بگویید بایستد (۱۳۸۵)
زیر زمین (۱۳۸۵)

روز رفتن (۱۳۸۴)
راه شب (۱۳۸۳)
او یک فرشته بود (۱۳۸۲)

بیوگرافی مریم کاویانی و همسرش


به اشتراک بگذارید :


اینستاگرام مریم کاویانی، بازیگران، سن مریم کاویانی، عکس بازیگران، عکس جدید بازیگران، فیلمهای مریم کاویانی، مریم کاویانی instagram، همسر مریم کاویانی، همسر مریم کاویانی کیست، هنرمندان

بیوگرافی کامل بهناز جعفری + ازدواج و همسرش و عکسها

 بیوگرافی کامل بهناز جعفری + ازدواج و همسرش و عکسها

بهناز جعفری و همسرش

بیوگرافی بهناز جعفری

بهناز جعفری بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد سال 1353 در تهران می باشد و 42 سال سن دارد . وی لیسانس نمایشی از دانشگاه آزاد می باشد. آغاز بازی او در سینما از سال 1373 با ایفای نقش کوتاهی در فیلم «روسری آبی» به کارگردانی «رخشان بنی اعتماد» و همچنین بازی در نمایش های رادیویی از سال 1376 بوده است.

 وی فارغ‌ التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی است.

وی همچنین مدتی است که بیماری ام اس مبتلا هست.

بهناز جعفری تا کنون ازدواج نکرده است و حضور او در مجموعه لبخند رخساره به کارگردانی بهرنگ توفیقی در نقش آتنه آخرین کار وی در تلویزیون می باشد.

بهناز جعفری

گریم بهناز جعفری

عکس بهناز جعفری بعد از گریم !

behnaz jafari (1)

بیوگرافی بهناز جعفری

سریال های بهناز جعفری

لبخند رخساره ( بهرنگ توفیقی 1395)

همه چیز آنجاست (شهرام شاه حسینی – ۱۳۹۳)
آب پریا (مرضیه برومند – ۱۳۹۲)
یادآوری (حجت قاسم‌زاده اصل – ۱۳۹۲)
عبور از پاییز (مسعود شاه محمدی – ۱۳۸۸)
مختارنامه (داود میرباقری – ۱۳۸۷)
بیداری (بهرام عظیم پور – ۱۳۸۶)
دوران سرکشی (کمال تبریزی – ۸۰ / ۱۳۷۹)
خاک سرخ (ابراهیم حاتمی‌کیا – ۱۳۷۹)
عید آن سال‌ها (۱۳۷۸–۱۳۷۷)
بگذار آفتاب برآید (۱۳۷۸–۱۳۷۷)
زمان شوریدگی (محمدعلی نجفی – ۱۳۷۸)
غبار نور (۱۳۷۵)
کلانتر ۳(محسن شاه‌محمدی – ۱۳۸۰)
دندون طلا (داوود میر باقری – ۱۳۹۴ شبکه خانگی)

بهناز جعفری

عکس جدید بهناز جعفری

فیلم‌های سینمایی

به دنیا آمدن (۱۳۹۴)
خشم و هیاهو (۱۳۹۴)
گیتا (۱۳۹۴)
لانتوری (۱۳۹۴)
هفت ماهگی (۱۳۹۴)
خانه دختر (۱۳۹۳)
دلم می‌خواد (۱۳۹۳)
پنج ستاره (۱۳۹۲)
ساکن طبقه وسط (۱۳۹۲)
ابرهای ارغوانی (۱۳۹۰)
تلفن همراه رئیس جمهور (۱۳۹۰)
جیب‌بر خیابان جنوبی (۱۳۹۰)
مادر پاییزی (۱۳۹۰)
یک خانواده محترم (۱۳۹۰)
ترانه کوچک من (۱۳۸۸)
حوالی اتوبان (۱۳۸۷)
زمانی برای دوست داشتن (۱۳۸۶)
از دور دست (رامین محسنی، ۱۳۸۴)
باغ‌های کندلوس (ایرج کریمی، ۱۳۸۳)
بیدار شو آرزو (کیانوش عیاری، ۱۳۸۲)
نگاه (سپیده فارسی، ۱۳۸۳)
چند تار مو (ایرج کریمی، ۱۳۸۲)
تهران ساعت ۷ صبح (امیرشهاب رضویان، ۱۳۸۱)
غوغا (سعید سهیلی، ۱۳۸۱)
خانه‌ای روی آب (بهمن فرمان‌آرا، ۱۳۸۰)
نگین (اصغر هاشمی، ۱۳۸۰)
آب و آتش (فریدون جیرانی، ۱۳۷۹)
مسافر ری (داود میرباقری، ۱۳۷۹)
جام جان (فیلم کوتاه، فقط گفتار متن، ۱۳۷۹)
کاپوچینو (فیلم کوتاه – فریدون جیرانی، ۱۳۷۸)
تخته سیاه (سمیرا مخملباف، ۱۳۷۸)
عشق طاهر (محمدعلی نجفی، ۱۳۷۸)
تنها در تهران (فیلم کوتاه، ۱۳۷۷)
سینما سینماست (سید ضیاءالدین دری، ۱۳۷۵)
حریف دل (عبدالرضا گنجی، ۱۳۷۵)
روسری آبی (رخشان بنی اعتماد، ۱۳۷۳)
جاده عشق (رجب محمدین، ۱۳۷۲)

behnaz jafari (2)

بهناز جعفری

بهناز جعفری و همسرش

بیوگرافی بهناز جعفری

اینستاگرام بهناز جعفری : Behnazjafari53

aks Behnaz Jafari، Behnaz Jafari، بازیگران، بازیگران ایرانی، بازیگران زن، بازیگران زن ایرانی، سن بهناز جعفری، عکس بازیگران، فیلمهای بهناز جعفری، نقش آتنه لبخند رخساره

بیوگرافی حمید فرخ نژاد و همسرش و پسرشان 31 فروردین

حمید فرخ نژاد ,حمید فرخ نژاد و همسرش

حمید فرخ نژاد بازیگر و کارگردان ایرانی متولد 28 فروردین 1348 در آبادان است. و 48 سال سن و قد او 188 سانتی متر می باشد.

فرخ نژاد فعالیت بازیگری خود را با فیلم بازی در فیلم در کوچه های عشق آغاز نمود که این فیلم در سال 1369 ساخته شد. 

تحصیلات : حمید فرخ نژاد دارای مدرک کارگرانی تاتر از دانشکده هنر های زیبایی دانشگاه تهران می باشد. 

فرخ نژاد با بازی در فیلم عروس آتش به شهرت بسیاری دست یافت. 

ازدواج و همسرش

همسر حمید فرخ نژاد فرزوان جلیلی فر که از طراحان صحنه و لباس سینما می باشد است و این زوج یک فرزند پسر هم به نام فربد نیز دارند.

حمید فرخ نژاد و فرزندانش

حمید فرخ نژاد و پسرش فربد فرخ نژاد

اینستاگرام : Hamid.Farrokhnejad

حمید فرخ نژاد و پسرش

گفتگو با حمید فرخ نژاد 

افتخار شروع سینما با خسرو سینایی

یکی از افتخارات فرخ نژاد از نظر خودش این است که سینما را با خسرو سینایی شروع کرداست؛ به گفته فرخ نژاد، سینایی فیلمسازی است که سینما برایش مهم و محترم است. با آدم‌های حسابی زیادی کار کرده‌ام. افتخارم گرفتن جایزه از جشنواره‌های خارجی و فجر نیست، بزرگ‌ترین افتخارم این است که با سینایی کارم را شروع کرده‌ام. من سال ۱۳۶۸ تئاتر را در هنرهای زیبا خوانده‌ام. همان‌جا با سمیرا سینایی، دختر خسرو سینایی همکلاس بودم. در ترم دوم پیشنهاد ساخت یک فیلم را دادم که آقای سینایی قبول کرد و باعث ساخت «در کوچه‌های عشق» شد. درکنار این، دستیار کارگردانی سریال‌های رده پایین را انجام دادم که البته در کنار درس‌های آکادمیک خیلی کمک کرد. ببینید، سینمای ما مثل مملکتمان با خیلی ها متفاوت است و خاص است و همین‌ها درکنار هم کمک کرد چون سر کلاس چیزی را می خوانی که در واقعیت اجرا نمی شود. سینایی به‌م یاد داد سینما را جدی دنبال کنم.

رابطه خوب با مطبوعات

البته او بازیگری است که همیشه رابطه خوبی با مطبوعات داشته: درخیلی از مواقع اگر پی گیری مطبوعات نبود، بسیاری از کارهای ما به دست فراموشی سپرده می شد. چون قطعاً خیلی ها بودند که دوست داشتند خیلی از مسائل به دست فراموشی سپرده شود.

حمید فرخ نژاد و ساعت خوشی ها

جالب است بدانید سالها قبل حمید فرخ نژاد قرار بوده با گروه ساعت خوش همکاری داشته باشد . خود او دراین باره گفته :زمان دانشجویی که با علی عمرانی دوست شدم یک بار به من گفت که قصد دارد یک کار تلویزیونی با طنز نو برای تلویزیون بسازد و به من گفت می خواهد که یکی از بازیگران اصلی گروه باشد .در عالم جوانی گفتم که باید اول فیلمنامه ها را بخوانم تا تصمیم بگیرم و همین شد که دیگر سراغ من نیامدند . اسم این کار پرواز ۵۷ بود که به سرعت باعث شهرت گروه مهران مدیری و خیلی از کمدین های این سالها شد . بعدهم با ساعت خوش و سال خوش ادامه پیدا کرد و محبوبیت عجیب و غزیبش همه جارا فرا گرفت .تا مدتها غصه دار بودم که چرا چنین اشتباهی کردم و این پیشنهاد را ردکردم .البته بعد ها به این نتیجه رسیدم که انگار خدا نخواست که مسیر من در ابتدای راه از این کانال باشد .گمان می کنم همین است ومن را با خودش برده و هنوز هم دارد می برد و فقط از یک جایی به بعدش را سعی کردم مدیریت کنم .

حمید فرخ نژاد

حمید فرخ نژاد در نمایی از فیلم خوب بد جلف

وقتی موفقم که شبیه بقیه نباشم

حمید فرخ نژاد در مصاحبه ای گفته است :تئاتر هیچ وقت مرا جذب کرد . چیزهای خوبی مثل جدیت ،تحلیل شخصیت و تمرین ودورخوانی های فراوان درتئاتر است که اگر کارگردانهای ما این چیزهای خوب را از دنیای تئاتر وام بگیرند ،در فیلمسازی بسیار به دردشان می خورد ،که نمونه موفقش را در کار اصغر فرهادی می توان دید .اما اگر سنتهای کار نمایش با تمام قواعد و شرایطش به سینما بیاید تصنع وکهنگی ایجاد می کند .خیلی زود اینها را فهمیدم ودوست نداشتم . بعدها در کار بازیگری هم به خودم گفتم وقتی موفقم که شبیه بقیه نباشم و از تصنع وتکلف فضای نمایش دور شوم . این خشکی و عصا قورت دادگی و این صداهای پخته و تربیت شده که از دوبله می آید ،به درد تصویر دنیای امروز ما نمی خورد . کدام یک از ما اینقدر سلیس و بی تپق و کامل حرف می زنیم ؟هیچ وقت نفهمیدم چرا تا می گفتیم صدا ،دوربین وحرکت ،بازیگرهایی که قبلش راحت وبی تکلف بودند یک هو همه چیزشان عوض می شد .

اعتراف جالب حمید فرخ نژاد:به دنبال یک سینما پرمخاطب آبرومند

می‌خواهم اعتراف کنم زمانی می‌گفتم تا پیشنهادی عالی نباشد قبول نمی‌کنم و سالی یک فیلم بیشتر بازی نمی‌کردم. الان تحولی در من رخ داده؛ دیگر کمتر منتظر آن نوع فیلم می‌مانم. به جایش دنبال یک سینمای پرمخاطب آبرومند می‌گردم. الان سالی ده تا فیلم درجه‌یک ساخته نمی‌شود. به عنوان یک حرفه‌ای چاره‌ای ندارم جز آن‌که فقط دنبال فیلم آبرومند باشم. دیگر نمی‌توانم منتظر عروس آتش، ارتفاع پست و چهارشنبه‌سوری بمانم. تعداد اینها خیلی کم شده. جز این سینمای موجود، یک نوع سینمای تبلیغاتی رسمی هم هست که فیلم‌های مورد تأیید می‌سازد و بازی در آنها ممکن است تو را به یک بازیگر تبلیغاتی تبدیل کند.(گفت وگو با حسین معززی نیا در همشهری ۲۴/آذر ۸۹)

ماجرای پیشنهاد نقش اول فیلم ارتفاع پست توسط اصغر فرهادی

بد نیست بدانید که پیشنهاد نقش اول فیلم ارتفاع پست توسط اصغر فرهادی داده شده است .خود حمید فرخ نژاد دراین باره گفته :حاتمی کیا را اولین بار در دانشکده هنرهای زیبا دیدم . آدم معروفی بود ومااز لای در نگاهش می کردیم . زمان دانشجویی برای نقش کوچک و پرت وپلایی در سریال خاک سرخ دعوت شدم ،اما با اینکه کار حاتمی کیا بود قبول نکردم . چند سال بعد از طریق بهرام عظیم پور دعوت شدم دفتر تولید ارتفاع پست .وقتی رفتم دفترشان حاتمی کیا وارد شد و از جلوی من گذشت بدون اینکه جواب سلامم را بدهد .گفتم پس اینطور !اینها من را صدا کرده اند که خرابم کنند و به تلافی نه گفتن به خاک سرخ می خواهند ضایعم بکنند .طفلکی ابراهیم اصلا اینطور آدمی نبود ولی آن موقع برای خودم اینطور تعبیر کردم . البته قبلش در دفتر اصغر فرهادی – که داشت سریال در شهر را می ساخت -فیلمنامه ارتفاع پست را خوانده بودم . فرهادی درباره فیلم حرف زد وحتی گفت برای نقش اول من را پیشنهاد داده است . از داستان فیلم وشخصیت جنوبی قاسم خوشم می آمد .(گفت وگو با همشهری ۲۴/ آذر ۹۲)

تناقض های مرد معاصر ایرانی

«چهار شنبه سوری» به کارگردانی اصغر فرهادی یکی از مهترین فیلم هایی است که فرخ نژاد در آن بازی کرده است. او در این فیلم شخصیتی با عنوان مرتضی را بازی می کند. زمانی یکی از منتقدان مطرح در تحلیلی درباره بازی فرخ نژاد دراین فیلم نوشته بود: شخصیت مرتضی در «چهارشنبه سوری» با تکاپویی معنایافته که برای اغلب مردان ایرانی اشنا به نظر می رسد، این تکاپو صرفاً نه تنها مخفی کردن یک رابطه پنهانی بلکه در بعدی وسیع تر تلاش یک نسل از مردان ایرانی برای سامان بخشیدن به زندگی آشفته خود ان هم در آستانه گذر از جوانی است زمانی که احساس میکنند خانه و خانواده پاسخ گوی آن چه میخواهند داشته باشند نیست.
به گمانم زنان تماشاگر درشخصیت مرتضی یک مرد هوس باز میبینند و مردان در او مردی خسته که برای حفظ چیز هایی تلاش میکند که در عین بی علاقگی به آن ها وابسته شان شده ونمیتواند از ان ها دل بکند یا وظیفه اجتماعی اش این اجازه را به او نمی دهد؛ از این سو شاید شخصیت مرتضی در سینمای معاصر یکی از معدود نمونه هایی باشد که با وجود رو دست زدن به تماشاگر در انتهای فیلم حداقل من تماشاگر احساس بدی نسبت به او ندارم چون این احتمال رامی دهم که رابطه پنهانی او فرا تر از خیانت تنها یک رابطه عاطفی باشد و همین زن همسایه است که بر خلاف همسر خودش مژده نگران سلامتی و خانواده اوست. از طرف دیگر در شخصیت مرتضی به شکل تحسین برانگیزی بسیاری از خصوصیت های یک ایرانیه امروزی جمع شده است .شخصیت خسته و بی حوصله و عصبیه مرتضی با قد وبالای بلد حمید فرخ نژاد و چشم های گود افتاده و سیگاری که از لای انگشتانش نمی افتد نمونه ی معاصر مرد ایرانی است که تلاش معاش وجه تزویر گرایانه اش را تا حدی تعدیل میکند.
در ترسیم این شخصیت و دو رویی اش چنان مهارتی به کار رفته که مر تضی هم کار کرد شخصیت منفی درام را پیدا کند و هم به عنوان مردی که بسیاری ار ارزو هایش عملی نشده و زن و زندگی و آن خانه ی به هم ریخته برایش حکم جهنم را دارد تمامی واکنش هایش بازتاب جامعه ای بسته و سنتی باشد که راهی جز تزویر و ریا پیش پای اکثر شهروندانش نمی گزارد . به همین دلیل مرتضی در قالب شخصیتی که عملا میان دو دنیا گیر کرده شبیه مرده متحرکی است که سر گردانی بسیاری از مردان ایرانی را که میان سنت و مدرنیته میان وفاداری و خیانت به اصول اسیر مانده اند به بهترین شکل در چهارشنبه سوری به نمایش می گذارد.

هوادارانی در حسرت جایزه جشنواره فجر

همه دوستداران فرخ نژاد چه در میان منتقدان وچه در میان مردم عادی در همه این سال ها در حسرت اهدا جایزه به فرخ نژاد به عنوان بهترین بازیگر در جشنواره فجر بوده اند. البته این جایزه پس از سال ها، یکی دوسال قبل به خاطر فیلم استرداد به او اهدا شد .به اعتقاد بسیاری حق مسلم او دراین سالها برای دریافت جایزه خورده شده است. از چهارشنبه سوری گرفته تا فیلم به رنگ ارغوان

حمید فرخ نژاد ,بیوگرافی حمید فرخ نژاد

جایزه ای که از او گرفته شد

اما در جشنواره چند سال پیش، جایزه ای که تا دقایق آخر قرار بود به فرخ نژاد داده شود به او اهدا نشد. سایت های خبری در آن زمان درباره این اتفاق می نویسند: شنیده شده درحالی که اهدا سیمرغ بهترین بازیگر به حمید فرخ نژاد در اختتامیه جشنواره فیلم فجر قطعی بوده است، در آخرین لحظات به دلایلی از اهدا سیمرغ به این بازیگر مطرح جلوگیری می شود.

به نوشته ای این سایت های خبری، پیش از برگزاری مراسم اختتامیه به حمید فرخ نژاد گفته می شود که قرار است سیمرغ بهترین بازیگر به خاطر بازی اش در فیلم «شب واقعه» به او داده شود. حمید فرخ نژاد نیز تصمیم می گیرد جوایز خود را به سرتیپ منوچهر کهتری، فرمانده شکست حصر آبادان و عملیات غرورآفرین ثامن الائمه اهدا کند و پس از اینکه اهدا جایزه به فرخ نژاد قطعی می شود، حتی سرتیپ کهتری از شهرستان برای حضور در مراسم اختتامیه دعوت به عمل می آید و این فرمانده جنگ در مراسم اختتامیه حضور می یابد، ولی در لحظات آخر گویا اتفاقی روی می دهد و جایزه بهترین بازیگر مرد که قرار بوده به فرخ نژاد داده شود، به بازیگر دیگری داده می شود. پیش از این ناصر دهقانی مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری شاهد و مجری طرح فیلم «شب واقعه» در گفت و گویی از عدم اهدا جایزه به حمید فرخ نژاد به خاطر بازی در فیلم «شب واقعه» انتقاد و از این واقعه اظهار تعجب کرده بود.

رفتار زننده ای بود

خود حمید فرخ نژاد نیز بعدها و همزمان با اکران فیلم «دموکراسی» به این موضوع واکنش نشان داده و می گوید: تنها چیزی که ناراحتم می‌کند این است که چرا با آن اطمینان اعلام کردند و بعد ناگهان اسم یک بازیگر دیگر را خواندند. رفتار زننده‌ای بود.(گفت وگو با همشهری جوان)

او یکی دوسال بعد با حضور دربرنامه هفت با جزییات بیشتری به این اتفاق عجیب می پردازد. البته این جایزه نگرفتن به نظر می رسد، برای خودش هم دیگر اهمیت نداشته باشد. جالب است بدانید فرخ نژاد در اظهار نظر کنایه آمیزی به این موضوع گفته: درمورد جشنواره فجر و جایزه نگرفتنم باید بگویم یک وقت است که داورانی قضاوت می کنند که نظرشان ورای شان خیلی برایت مهم است و وقتی مورد انتخاب شان نیستی ناراحت می شوی. ولی درواقع نظر این دوستان (داوران جشنواره در آن زمان) اصلاً برای من مهم نبود. وقتی به تک تک داوران فکر می کنم می بینم که حالا که به لحاظ قاعده باید نظرشان را بپذیریم ،به لحاظ روانی غصه نخوردم که از این افراد جایزه نگرفتم!

با خودم مشکل دارند

یااو در مصاحبه ای باهمشهری جوان می گوید: راستش دیگر زیاد برایم مهم نیست. شاید یک زمانی برای جایزه جشنواره بیشتر از امروز اهمیت قائل بودم. به هر حال هر بازیگری دوست دارد تحسین شود و برای بازی‌اش ارزش قائل شوند. ولی الآن برایم فرق چندانی نمی‌کند. یک جورهایی به این بازی عادت کرده‌ام.گاهی با خودم فکر می‌کنم که آیا واقعاً تحسین چنین آدم‌هایی و جایزه چنین جشنواره‌ای به این‌همه کشمکش و هیاهو می‌ارزد؟ تقریباً مطمئن شده‌ام که با خودم مشکل دارند، نه با بازی‌ام.

علیرضا عصار وستایش ازحمید فرخ نژاد

حمید فرخ نژاد از بازیگران مطرح سینمای ایران است. علیرضا عصار چند سال پیش گفت وگویی با همشهری ۲۴ کرده ودر بخسهایی از آن از بازی حمید فرخ نژاد تعریف کرده بود. اودراین مصاحبه از فیلم هامون هم به عنوان فیلم محبوب خود نام برده بود. عصار دراین مصاحبه گفته بود:هامون حلقه محکمی بین نسل من و سینمای ایران بود چرا که حتی آنهایی که چندان هم اهل سینما نبودند وقتی این فیلم اکران شد. جذب سینمایش شدند. فیلمی که واقعا تاثیر گذار بود وهنوز هم برای نسل من فیلم مهمی است. شاید بتوان گفت هامون مهمترین فیلم ایرانی زندگی من است. اما من از کرخه تا راین وآژانس شیشه ای را هم خیلی دوست دارم. اودر بخش دیگری از این مصاحبه گفته بود :بازی آقای فرخ نژاد و هم خودشان را دوست دارم و بادید دیگری به تماشای فیلمهایشان می نشینم. من بازی آقای فرخ نژاد را طور دیگری دوست دارم و برایم عزیز ترند. یادم می آید اولین باری که بازی ایشان را دیدم در عروس آتش بود که تا پیش از آن اصلا ایشاندرا از نزدیک ندیده بودم.واقعا از تماشای آن فیلم کیف کردم. کلا ایشان به نظر من آرتیست بسیار خوب وهنرمند قابل اعتماد واعتنایی هستند.

راز محبوبیت حمید فرخ نژاد در چیست؟

بد نیست بدانید مازیار فکری ارشاد منتقد سینما مدتها قبل ودر تحلیلی جالب که درشماره ۴۵۶ مجله فیلم درباره او نوشته بود روایت جالبی را از راز محبوبیت حمید فرخ نژاد را بازگو کرده بود.اودر بخشهایی از یاد داشت خود نوشته بود :این شوخ طبعی ذاتی حمید فرخ نژاد نه تنها در برخوردهای عادی و مراسم و مناسبتها گل می کند ،که به نوعی در شخصیتهایی که نقش آنها را برعهده می گیرد هم به چشم می خورد ،حتی اگر نقش آدمهای جدی وعنق را بازی کند. قد بلند ،تنومندی اندام و زمختی رفتار فرخ نژاد در تضاد با سرخوشی و طنز درونی اش ،کنتراستی جالب به وجود آورده و پرسونای منحصر به فردی برای این بازیگر آفریده است.

فرخ نژاد هرگز نکوشید ته لهجه آبادانیش را پنهان سازد ،بلکه از آن به عنوان مولفه ای در پرورش شخصیت و نقش بهره جست. حرکتهای تند سرودست ،بی قراری داءمی ،لکنت و تپقهای عمدی ازشگردهای بازی فرخ نژاد است. شگردی که از او شخصیتی منحصر به فرد ساخته و معمولا حضورهایی قانع کننده ،تاثیر گذار و البته مفرح در فیلمهایش دارد. شخصیتهایی که فرخ نژاد در سینمای ایران نقش آنها را برعهده می گیرد. طیف متنوعی را شکل می دهند. او از زمره بازیگرانی است که بیشتر نقش را شبیه خود می کنندودر پس هر نقش،نشانی از خود برجای می گذارند.پرسونای بازیگری فرخ نژاد آمیزه ای از تناقضهای طنز آلود است. روندی سینوسی که بعدها به یکی از شاخصه های بازی فرخ نژاد تبدیل شد.او معمولا در نقش آدمهایی تلخ وگاه دافعه برانگیز ظاهر می:-)شود.اما شوخ طبعی و طنز ذاتی گفتار ورفتارش با آن که کمدین نیست اورا به چهره ای محبوب نزد تماشاگران بدل ساخته است.

حمید فرخ نژاد
نقش کوتاهی که در فیلم حاتمی کیا حذف شد

شاید هیچ کس نداند که حمید فرخ نژاد در به نام پدر نقش کوتاهی بازی کرد که در تدوین نهایی حذف شد .او دراین باره گفته است :به خاطر اعتمادی که به حاتمی کیا داشتم بازی کردم.

رد کردن بازی در دوئل

اما فرخ نژاد بازیگری بوده که اگرچه از سوی برخی مورد انتقاد قرار گرفته که نقشهایش را تکرار می کند ولی خود او به شدت سعی کرده که نقشهایش شبیه هم نباشد .مثلا پس از بازی در فیلم ارتفاع پست و عروس آتش بازی در فیلم دوئل به او پیشنهاد شد فیلمی که از خیلی از لحاظ بی نظیر بود تنها ترسی که باعث شد این کاررا رد کند شباهت ظاهری شخصیت این فیلم بود با دو فیلم قبلی اش .خود فرخ نژاد دراین باره گفته :به جایش رفتم درتب بازی کردم که اشتباه کردم وفیلم خوبی از کار درنیامد .برای کار گردان دوئل احترام قائلم ولی این تصمیم غلط یک تصمیم درست حرفه ای بود .نمی خواستم جوری ادامه بدهم که تا دنبال یک آبادانی گشتند اول کار سوت بزنند که فرخ نژاد بیاید .رد کردن دوئل یکی از بزرگترین تصمیمهای زندگی ام بود .اتفاق یکی دیگر از پیشنهادهایم جایی برای زندگی بود .

به وجدانم مراجعه می کنم

همانطور که اشاره شد فرخ نژاد بازیگری بوده که همواره مقاومت عجیب و غریب دربرابر بازی در فیلمهای تجاری از خودش نشان داده ،چون در این سالها او اعتقادداشته که اگربخواهم بازیگر حرف گوش کنی باشم که هر کاری که گفتند بکنم آن وقت هم مشهورتر ومحبوب تر می شوم وهم پولدارتر اما من به وجدانم مراجعه می کنم به اینکه الگوهای من دردورتن نوجوانی چه کسانی بوده ادند؟ به اینکه برای چی تحصیلکرده ام؟ اگر خودم را ول کنم سر از جاهایی در می آورم که آخرش معلوم نیست .این همه بازیگررا نمی بینی که با پیشینه تئاتر روشنفکری و تحصیل در خارج و پایان نامه های غلامحسین ساعدی وبرتولت برشت شان، حالا التماس می کنند تا دریک نود دقیقه ای حداقل یک نقش کوتاه به شان بدهند.

قمار باز

دوست دارم در فیلم های شاخص بازی کنم. فیلم های شاخص یا خیلی خوب می شوند و یا افتضاح با اینکه حیطه سینمای ایران محدود است اما عاشق نقش هایی هستم که قبول کردن آنها مثل قمار است یا پیروز می شوی ویا سقوط می کنی.

در آرزوی کلیدر و تنگسیر

آرزو می‌کردم ناصر تقوایی، کلیدر را بسازد و من نقش گل‌محمد را بازی کنم یا یک‌بار بهروز افخمی به من پیشنهاد داد می‌خواهد تنگسیر را بسازد و تو زار‌محمد من باش. من هنوز چشمم به در است که فیلم‌نامه‌اش را برایم بفرستند؛ همیشه بوده از این آرزوها. (گفت وگویی با فرخ نژاد در سالها قبل)

حمید فرخ نژاد: امید وارم محمد آفریده الگوی مدیران دیگر باشد

حمید فرخ نژاد همین چند سال پیش بود که در اظهار نظری در موزه سینما در زمان نمایش فیلم پوسته از محمد آفریده دفاع کرده ودرباره او او گفته بود ::«تشکر می‌کنم از مدیرانی که خطر کردند و از فکرهای جدید حمایت کردند و شاخص‌ترین آنها محمد افریده است امیدوارم که او الگویی برای مدیران دیگر باشد و کسانی ماندگار می‌شوند که خواستند برای هنر کشور کار انجام بدهند.»

ستایش حمید فرخ نژاد از بهروز وثوقی

جالب است بدانید که این بازیگرمطرح سینما چند سال پیش بود که در بخشهایی از گفت وگوی خود با سیامک رحمانی ،کیوان کثیریان ومهدی امیر پور به ستایش از بهروز وثوقی  پرداخته بود. فرخ نژاد گفته بود :شاید از معدود آدمهایی که در تاریخ سینمای این مملکت هردو وجاهت را داشته یعنی هم وجاهت هنری داشتهوو هم فیلم تجاری ،بهروز وثوقی است.واقعا دیگر کسی را با این قدرت نداریم که ذو وجهتین باشد.نمی گویم نمی شود ولی نفر اول هردوبودن خیلی سخت است که هم تنگسیر و مل آمریکایی را بازی کنی و هم سوته دلان وبلوچ را…

حمید فرخ نژاد به روایت سعید راد

سعید رادبازیگر مطرح سینما چندسال قبل در گفت وگوی خود بااعتماد حرفهای قابل توجهی زده درباره بازی حمید فرخ نژاد زده بود. سعید راد دراین مصاحبه گفته است : بازیگر باید در فیلم خوب بازی کند تا اقبال پیدا کند. به طور مثال حمید فرخ‌نژاد هر وقت با کارگردان‌های خوبی کار کرده است، بازی‌های خوبی را هم از خود نشان داده است. بازی او در به رنگ ارغوان و ارتفاع پست حاتمی‌کیا و همچنین عروس آتش خسرو سینایی بسیار خوب و حرفه‌یی است. اما همین بازیگر هم نقش‌ها و انتخاب‌های غلطی در کارنامه‌اش دیده می‌شود.

فرخ نژاد و رد کردن بازی در فیلمهای رسوایی، پایان نامه و قلاده های طلا

در سال های اخیر فیلم هایی چون «رسوایی»، «پایان نامه» و «قلاده های طلا» به فرخ نژاد پیشنهاد شده ولی او این پیشنهادها را نپذیرفته است. حمید فرخ نژاد در بخش هایی از گفت و گوی خود با همشهری ۲۴ روایت جالبی از رد کردن پیشنهاد بازی در فیلم های «پایان نامه» و «رسوایی» را بازگو کرده است. فرخ نژاد گفته: این چند سال بازی در سه – چهار فیلم به‌م پیشنهاد شد که هم پر سروصدا بود و هم شرایط مالی چشم‌گیری داشت مثل «رسوایی» آقای ده‌نمکی که حتی پیشنهاد شراکت دادند. خیلی خیلی بیشتر از این حرف‌ها گیرم می‌آمد، نخواستم. او درادامه همچنین عنوان کرده که پیشنهاد بازی در فیلم «پایان نامه» را هم نپذیرفته است. از سویی دیگر و به گزارش پارس توریسم در زمان تولید فیلم «قلاده های طلا» پیشنهاد بازی در این فیلم به فرخ نژاد هم شده بود که او بازی دراین فیلم را هم قبول نکرده بود.

حمید فرخ نژاد و همسرش

ملتی با این پیشینه و سابقه‌ی فرهنگی، نباید اخراجی‌ها پرفروش‌ترین فیلم تاریخش باشد

حمید فرخ نژاد در سالهای اخیر نظر جالبی درباره پر فروش شدن فیلمهایی مثل اخراجیها داشته .خود او دراین باره گفته :متأسفانه ما در مملکتی داریم زندگی می‌کنیم که پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمایش اخراجی‌هاست. این جای سرافکندگی دارد. فعلاً کاری به بد و خوب اخراجی‌ها ندارم و نمی‌خواهم تحلیلش کنم، ولی ملتی با این پیشینه و سابقه‌ی فرهنگی، نباید اخراجی‌ها پرفروش‌ترین فیلم تاریخش باشد. برای ما کم است. اخراجی‌ها برای مملکتی با این پشتوانه‌ی تاریخی کم است. اخراجی‌ها نباید به شناسنامه‌ی سینمای این ملت تبدیل شود. (گفت وگو با حسین معززی نیا در همشهری ۲۴/آذر ۸۹)

رضا صادقی: حمید فرخ نژاد مایه افتخار خطه جنوب است

جالب است بدانید مدتها قبل رضا صادقی خواننده موسیقی پاپ در بخشی از مصاحبه خود با سایت جمهوریت به تمجید از حمید فرخ نژاد پرداخته است . رضا صادقی گفته: حمید فرخ نژاد نمونه‌ی بارز حرکت است. من با بازی “حمید فرخ نژاد” در ارتفاع پست آشنا شدم، حضور وی در این فیلم بر روی سایر بازیگران نیز تأثیرگذار بود.”حمید فرخ نژاد” نقش‌های متفاوتی را بسیار استادانه ایفا کرده و مایه‌ی افتخار خطه‌ی جنوب است.

روایت جالب فرخ نژاد از مردم خسته از دروغ ودرویی وشعار و حرف مفت

حمید فرخ نژاد :خیلی مهم است که شخصیتهای منفی را چطور و با چه حس و لحنی اجرا کنی تا همدلی و نگاه و توجه مخاطب را از دست ندهد . مردم خسته از دروغ و دورویی وریا کاری ،دلزده از شعارو حرف مفت و تبلیغات الکی برای ترویج خوبی های الکی ،این جور کاراکترها را واقعی و از جنس زندگی می دانند و دوست دارند . همان تکنیکی که پیمان قاسم خانی به سریال موفق این روزها یعنی پژمان تزریق کرده و این همه محبوب شده است . برد پژمان این است که مردم بخشی از خودشان را در تلویزیون می بینند نه آن آدم طراحی شده و بی خود که قرار است تصویر آرمانی باشد و نیست . ماهمینیم و همین بودن را اگر نشان بدهیم . توجه وعلاقه مخاطب واقعی مان جلب خواهد شد .خیلی از بازیگران جرات نداشتند نقش مرتضی در فیلم چهار شنبه سوری را بازی کنند و ترجیح می دانند تا ابد همان آدم خوب ،حاج تسبیح به دست ،مومن وپاک یا بسیجی مخاص و ملکوتی و اینها را تکرار کنند . من بازیگر بدون تعارف مردم ایران بودم .سعی کردم خودشان باشم و چون راستش را گفتم قبولم کردند.

فیلم های سینمایی حمید فرخ نژاد

۱۳۶۹ در کوچه‌های عشق (خسرو سینایی)

۱۳۷۸ عروس آتش (خسرو سینایی)

۱۳۸۰ ارتفاع پست (ابراهیم حاتمی‌کیا)

۱۳۸۱ تب (رضا کریمی)

۱۳۸۳ به رنگ ارغوان (ابراهیم حاتمی‌کیا)

۱۳۸۳ طبل بزرگ زیر پای چپ (کاظم معصومی)

۱۳۸۴ صحنه جرم، ورود ممنوع (ابراهیم شیبانی)

۱۳۸۴ چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)

۱۳۸۶ حقیقت گمشده (محمد احمدی)

۱۳۸۶ آتشکار (محسن امیریوسفی)

۱۳۸۷ پوسته (مصطفی آل احمد)

۱۳۸۷ پوست موز (علی عطشانی)

۱۳۸۷ حریم (سیدرضا خطیبی سرابی)

۱۳۸۸ همبازی (غلامرضا رمضانی)

۱۳۸۸ شب واقعه (شهرام اسدی)

۱۳۸۸ بیداری رؤیاها (محمدعلی باشه آهنگر)

۱۳۸۸ دموکراسی تو روز روشن (علی عطشانی)

۱۳۸۸ شکلات داغ (حامد کلاهداری)

۱۳۸۸ در انتظار معجزه (رسول صدرعاملی)

۱۳۸۹ چرخ و فلک (بهرام بهرامیان)

۱۳۹۰ گشت ارشاد (سعید سهیلی)

۱۳۹۰ روزهای زندگی (پرویز شیخ‌طادی)

۱۳۹۰ دوباره با هم (روزبه حیدری)

۱۳۹۰ زندگی خصوصی آقا و خانم میم (روح‌الله حجازی)

۱۳۹۱ استرداد (علی غفاری)

۱۳۹۱ زندگی مشترک آقای محمودی و بانو (روح‌الله حجازی)

۱۳۹۱ بشارت به یک شهروند هزاره سوم (محمدهادی کریمی)

۱۳۹۲ مردن به وقت شهریور (هاتف علیمردانی)

۱۳۹۲ پرواز زنبورها (حامد امرایی)

۱۳۹۴ یاسین (حامد امرایی)

۱۳۹۴ مشکل گیتی (بهرام کاظمی)

۱۳۹۴ خوب، بد، جلف (پیمان قاسم خانی)

۱۳۹۵ گشت 2 (سعید سهیلی)

۱۳۹۵ بی حساب (مصطفی احمدی)

نویسندگی، کارگردانی و تولید

۱۳۷۶ کوچه پاییز (خسرو سینایی) – مدیر تولید

۱۳۷۸ عروس آتش (خسرو سینایی) – فیلمنامه‌نویس

۱۳۷۹ سفر سرخ – فیلمنامه‌نویس و کارگردان

سریالهای حمید فرخ نژاد

۱۳۸۹ گمشده – – بازیگر مهمان

۱۳۸۹ حبیب – (داریوش یاری) – تله فیلم

۱۳۸۹ قلب یخی (اولین سریال بخش خصوصی ایرانی شامل سه فصل ۱۲ قسمتی) – (محمدحسین لطیفی) – بازیگر

۱۳۸۶ حلقه سبز – (ابراهیم حاتمی‌کیا) – بازیگر

۱۳۷۸ آغوشهای خالی – (وحید نیکخواه آزاد) – بازیگر

تئاتر

۱۳۸۳ شب هزار و یکم (بهرام بیضایی) – بازیگر

بیوگرافی حمید فرخ نژاد و همسرش و پسرشان